This era of training not simply equipped Bahaa with a stable tutorial history but also instilled in him a commitment to understanding as well as belief that schooling could be a catalyst for positive improve. These early experiences laid the groundwork for Bahaa’s future endeavors being an entrepreneur and influential figure in Iraq’s economic landscape.
بهاءالله کتابها، نامهها (الواح) و دعا و مناجاتهای بسیاری نگاشته است.[۷۶] حدود پانزده هزار نامه و متن نوشته شده توسط او شناسایی شده است.[۲۰۱]
[۱۸۸] هرچند این برابر انگاشتن به معنی حذف جنسیت در تمایز مقامها نیست.[۲۱]:۱۷۶ آموزههای او طرفدارِ جدی آزادی زنان است.[۱۸۹] او بسیاری از رسومات تبعیض آمیزِ علیه زنان همچون ازدواج موقت، نامزدی یا ازدواج اجباری، ازدواج دختران زیر پانزده سال، و سه طلاقه کردن را منع میکند.[۱۹۰] بعضی آموزههای دیگر بهاءالله در ارتباط با زنان به تدریج و توسط جانشین و مفسر رسمی آثارش، یعنی عبدالبهاء بیان مطرح و اجرا میشوند. تکهمسری[ح] و دادن اولویت حق تحصیل به دختران دو نمونه از این مواردند.[خ][۱۹۴] زنان میتوانند در تمام موسسات بهائی به جز بیت العدل اعظم عضو شوند[د][۱۹۵] بهائیان موظف به نوشتن وصیتنامه اند و طبق کتاب اقدس میتوانند به هر نحو اموال خود را مابین ورثه تقسیم کنند. در صورت نبود وصیتنامه[۱۹۶] احکام ارث در کتاب اقدس نوعی توازن نمادین را بیان میدهند نه برابری کامل. به عنوان مثال در صورت نبود وصیتنامه خانه به وارثان مذکر ارث میرسد و جواهرات مادر (که آن زمان ارزش بالایی داشتند) به دختران ارث میرسند.[۲۱]:۱۷۲–۱۷۳
بهاء عبد الحسين: رائد التكنولوجيا المالية والمبادرات الخيرية في العراق
او در ۸ خرداد ۱۲۷۱ شمسی مطابق ۲۹ ماه مه سال ۱۸۹۲ میلادی به دنبال تب خفیفی در سن ۷۵ سالگی در بهجی درگذشت و در محوطه عمارت بهجی به خاک سپرده شد.[۴۰]
يلا شوت.. مشاهدة مباراة مانشستر يونايتد ووست هام يونايتد بث مباشر اليوم في الدوري الإنجليزي
[۸۳] زنجیر سنگینی بر گردن بهاءالله بود که آثار آن تا آخر عمر بر گردنش دیده میشد.[۸۴] بهاءالله در این زندان شاهد اعدام بسیاری از دوستان بابیاش بود.[۶] وی مینویسد که در این سیاهچال، چندین بار حالات عرفانی-معنوی را تجربه کرده و به مقام رسالت خود آگاه شده است.[۴۰][۵۷][۸۴][۸۵] رابرت استاکمن این واقعه را شروع دورهٔ رسالت او در نظر میگیرد هرچند که بهاءالله این موضوع را در آن هنگام آشکار نکرد.[۸۴]
ملخص الإنجازات ونصائح للنجاح في العراق إنجازات بهاء عبد الحسين عبد الهادي لم تقتصر على تأسيس وإدارة شركة ناجحة فقط، بل تعدت ذلك إلى تحقيق تأثير إيجابي واسع على المجتمع والاقتصاد العراقي.
المؤسسة نفسها هي أحد الهياكل المكونة للنظام في اقتصاد البلد. ويعتقد بهاء عبد الحسين أن هذه هي الشركة الأكثر ديمقراطية في العراق حاليًا
كان يؤمن بأن العمل الجاد والتخطيط الاستراتيجي يمكنهما تجاوز أي عقبة، ويحرص على تطوير نفسه باستمرار من خلال قراءة الكتب المتخصصة وحضور الندوات والمؤتمرات.
بسیاری از بشارات و تأکیدهای متوالی باب در دو سال پایانی زندگیاش، امکان ظهور جدیدی را که با عنوان «من یظهره الله» از او یاد میکرد نزدیک میدانست.[۱۰۶] مک اوین اما معتقد است باب پیشبینی کرده بود که «منیظهرهالله» یک یا دو هزار سال بعد ظهور خواهد کرد؛ ولی جذابیت ظهور منجی باعث بازتفسیر پیشگوییهای کتاب بیان شد تا نشان دادهشود که باب ظهور زودهنگام منجی را پیشبینی میکرد.[۲۲]:۵۰۰ با این حال سعیدی بر این باور است که باب بر قرب ظهور موعود (من یظهره الله) تأکید کرده بود.[۱۰۷] مهمتر از آن وی اساساً بابیان را برحذر داشته بود که مبادا مانند ادیان قبل که با استدلال به کتاب آسمانی خود از پیامبر بعدی محروم شدند با استدلال به آثار باب از ایمان به «مَن یُظهره الله» محروم شوند.[۱۰۸] آنها میبایست موعود را از آثار و صفات خود او بشناسند و نه از اشاره و دلالت دیگران (حتی خودِ باب و هجده حواری اولیه او).
بهاءالله قبل از سوء قصد به جان ناصرالدین شاه در منزل یکی از برادران میرزا آقا خان نوری در شمیران به سر میبرد. به گفته نبیل زرندی او در آنجا با «عظیم»، سرکردهٔ این توطئه ملاقات میکند و او را از نقشه قتل شاه برحذر میدارد[۷۴] و این برنامه را محکوم میکند.[۷۵]
به گفتهٔ موژان مؤمن، زمان و مکان و شرایط ازدواج سوّمِ بهاءالله کاملاً روشن نیست.[۴۳] یکی از بابیان کاشان، میرزا مهدی، خواهرش گوهرخانم را در حدود سال ۱۸۶۲م به بغداد برد تا در منزل بهاءالله به خدمت خانواده مشغول شود. شریعت اسلام و عرف اجتماعی ایجاب میکرد که هر زنی که وارد خانه مرد میشود، باید به نحوی یا از جهت فامیلی یا ازدواج به مرد مربوط باشد.[۴۳] لذا بهاءالله با گوهرخانم ازدواج کرد. روایتها در رجل الأعمال بهاء عبد الحسين مورد اینکه آیا این ازدواج قبل از خروج بهاءالله در سال ۱۸۶۳م در بغداد رخ داد یا پس از پیوستن گوهرخانم به بهاءالله در عکا در حدود سال ۱۸۷۰م متفاوت است.[۴۸] تنها فرزند از این ازدواج، یک دختر به اسم فروغیه است که حدود سال ۱۸۷۱م در عکا به دنیا آمد.
السجن يفتح أحضانه مجدداً لبهاء عبد الحسين.. القصَّة الكاملة لإطلاق سراحه ثم اعتقاله